نتفلیکس به عنوان یک سرویس پیشرو در دنیای سرگرمی، طیف گستردهای از فیلمها، سریالهای تلویزیونی و بازیها را به بیش از ۲۳۱ میلیون عضو در ۱۹۰ کشور ارائه میدهد. این پلتفرم با عملکرد مالی قدرتمند خود در سال ۲۰۲۲، توانست به ۳۲ میلیارد دلار درآمد و ۱.۶ میلیارد دلار جریان نقدی آزاد دست یابد.
نتفلیکس و دیگر پلتفرمهای استریمینگ، شیوه سنتی پخش محتوا را بهکلی دگرگون کردهاند. این تغییر نهتنها باعث افزایش دسترسی به داستانهای متنوع از فرهنگها و ژانرهای مختلف شده، بلکه به تحول در ساختار روایتها نیز انجامیده است.
در تلویزیون سنتی، بینندگان مجبور بودند اپیزودها را بهصورت خطی و منظم تماشا کنند. اما با استریمینگ، کاربران میتوانند بدون محدودیت زمانی، قسمتها را پشت سر هم ببینند، به صحنههای خاص برگردند، یا حتی قسمتها را خارج از ترتیب دنبال کنند. این آزادی، امکان روایتهای پیچیدهتر و چندلایه را فراهم کرده است.
عصر استریمینگ فرصتی را برای تجربه سبکهای جدید داستانگویی فراهم کرده است. این فضا باعث تولید محتوای خلاقانه و منحصربهفردی شده که فرمولهای سنتی هالیوود را به چالش میکشد. در نتیجه، بینندگان اکنون به داستانهای متنوعتری دسترسی دارند، از جمله آثاری که در مدل سنتی پخش ممکن بود نادیده گرفته شوند.
این تحولات، شیوه مصرف محتوا را بهطور اساسی تغییر داده و آینده صنعت سرگرمی را تحت تأثیر قرار داده است. در این مقاله، نگاهی خواهیم داشت به تأثیر عمیق این پلتفرمها بر دنیای سینما.
ظهور شیوه روایت طولانی (Long Form) در سریالها
یکی از مهمترین تغییراتی که سرویسهای استریمینگ به همراه داشتهاند، رواج شیوه روایت طولانی است. پلتفرمهای استریمینگ نقش کلیدی در دوران طلایی جدید تلویزیون ایفا کردهاند و محدودیتهای قالب سنتی را کنار زدهاند تا امکان پرداخت به داستانهایی فراهم شود که در چندین فصل گسترش مییابند.
با قابلیت انتشار فصلهای کامل بهصورت یکجا، دیگر سریالها به فرمت اپیزودیک سنتی وابسته نیستند. این تغییر باعث شده روایتهای شخصیتمحور و پیچیدهتر شکل بگیرند و داستانها فرصت بیشتری برای گسترش و عمق پیدا کنند.
سریالهایی مانند Stranger Things از نتفلیکس و The Marvelous Mrs. Maisel از آمازون پرایم نمونههایی از این سبک جدید هستند. این سریالها با ارائه شخصیتپردازیهای عمیقتر و داستانهای چندلایه، روایت خود را در طی قسمتهای متعدد بهتدریج آشکار میکنند.
تنوع در محتوا
سرویسهای استریمینگ تنوع داستانها را نیز گسترش دادهاند. در حالی که شبکههای تلویزیونی سنتی معمولاً به رتبهبندی و جذب مخاطب گسترده متکی هستند، که گاهی منجر به تولید محتوای یکسان و کلیشهای میشود، پلتفرمهای استریمینگ دسترسی به طیف وسیعتری از سلایق و علایق را ممکن ساختهاند و در نتیجه، شاهد تولید محتواهایی متنوعتر و خاصتر هستیم.
یکی از تغییرات بزرگ این است که فیلمها و سریالها برای اینکه بتوانند به نیازهای مخاطبان جهانی پاسخ دهند، دیگر محدود به زبان انگلیسی نیستند. با دوبله و زیرنویسهای چندزبانه، بینندگان در سراسر جهان میتوانند بهراحتی محتوای مورد نظر خود را تماشا کنند.
پلتفرمهایی مانند نتفلیکس، اپل تیوی و آمازون پرایم این امکان را فراهم کردهاند که محتوایی برای مخاطبان در سراسر جهان تولید شود. پیشرفتهای فناوری در دوبله و زیرنویس نیز باعث شده تا تماشای محتوای غیرانگلیسی زبان برای همه راحتتر و جذابتر شود.
به عنوان مثال، سریالهایی مانند Squid Game و Narcos یا فیلمهایی مثل RRR و All Quiet on the Western Front توانستهاند مخاطبان بینالمللی گستردهای جذب کنند و مجموع ساعات تماشای آنها به صدها میلیون رسیده است.
آزادی از محدودیتهای تبلیغاتی
در حالی که امروزه بسیاری از سرویسهای استریمینگ مدلهای تجاری مختلفی به کار گرفتهاند، در ابتدا این پلتفرمها به کاربران این امکان را میدادند که با پرداخت اشتراک، محتوای مورد نظرشان را بدون تبلیغات تماشا کنند. جذابیت اصلی این مدل این بود که مخاطبان در ازای پرداخت هزینه، میتوانستند بدون وقفه تبلیغاتی از تماشای فیلمها و سریالها لذت ببرند. بدون نیاز به سازگاری روایت با وقفههای تبلیغاتی، داستانها میتوانند جریان طبیعیتری داشته باشند و سازندگان آزادی بیشتری در ریتم و ساختار داستانگویی پیدا کنند.
این تغییر، محدودیتهای زمانی سنتی را که سریالها را مجبور میکرد تا در قالب 22 یا 44 دقیقه قرار بگیرند، از بین برد. در نتیجه، سریالها توانستند با طول قسمتهای متغیر، داستانهای غنیتری ارائه دهند.برای مثال، اپیزودهای یکساعتهی Ted Lasso یا قسمتهای 19 دقیقهای از سریال The End of the F*ing World نشان میدهند که مدت زمان هر قسمت دیگر تابع نیازهای تبلیغاتی نیست، بلکه فقط بر اساس نیازهای داستان تنظیم میشود.
تأثیر بر سینماها
-
کاهش حضور در سالنهای سینما
رشد پلافرمهای استریمینگ باعث کاهش میزان حضور تماشاگران در سینماها شده است. در حالی که فیلمهای پرفروش و بلاکباسترها همچنان موفق به جذب جمعیت زیادی میشوند، بسیاری از مخاطبان، راحتی تماشای فیلم در خانه را به تجربه سینمایی ترجیح میدهند.
این روند با همهگیری COVID-19 زمانی که بسیاری از سینماها بهطور موقت تعطیل شدند و مخاطبان به سمت پلتفرمهای استریمینگ روی آوردند، شدت گرفت.
-
مدلهای انتشار ترکیبی
در واکنش به این تغییرات، برخی از استودیوها مدل اکران هیبریدی را اتخاذ کردهاند که در آن فیلمها بهطور همزمان در سینما و پلتفرمهای استریمینگ منتشر میشوند.
هدف این رویکرد، افزایش دسترسی به فیلمها و پاسخگویی به سلایق مختلف مخاطبان است. این مدل انتشار دوگانه بازتابی از تغییرات گستردهتر در صنعت سینما است که به سمت پذیرش پلتفرمهای دیجیتال و انطباق با نیازهای بینندگان مدرن حرکت میکند.
چالشهای روایت در پلتفرمهای استریمینگ
البته همه این تغییرات صرفاً مثبت و سرگرمکننده نیستند. این پلتفرمها با تمام فرصتهای خلاقانهای که ارائه میدهند، چالشهای بزرگی نیز برای نویسندگان و سازندگان محتوا ایجاد کردهاند.
شیوههای روایت در پلتفرمهای استریمینگ اگرچه آزادی بیشتری در روایت و تنوع سبکها فراهم کرده، اما با موانع و پیچیدگیهای خاصی همراه است که نهتنها بر روند تولید، بلکه بر تجربه مخاطبان و پویایی صنعت سرگرمی نیز تأثیر میگذارد.
در ادامه، نگاهی دقیقتر به این چالشها خواهیم داشت.
-
اشباع بیش از حد محتوا
یکی از بزرگترین چالشهای دنیای استریمینگ، افزایش بیسابقهی تولید محتوا است. با رقابت شدید میان پلتفرمهای مختلف برای جلب توجه بینندگان، حجم عظیمی از فیلمها و سریالها در دسترس قرار گرفته است.
این انبوه محتوا باعث شده که حتی آثار باکیفیت نیز در میان گزینههای بیشمار گم شوند و دیده شدن آنها دشوارتر شود. برای سازندگان، این به معنای رقابت سختتر برای جلب مخاطب است، بهطوری که حتی داستانهای فوقالعاده و خلاقانه نیز ممکن است در سایهی این اشباع گسترده، نادیده بمانند.
-
فرهنگ بینجواچینگ (تماشای بیوقفه)
سرویسهای استریمینگ با انتشار کل فصلهای یک سریال بهطور همزمان، مدل تماشای بیوقفه (Binge Watch) را محبوب کردند. این روش، هر چند برای بینندگان جذاب است، اما چالشهای جدیدی را برای نویسندگان و سازندگان محتوا به همراه دارد.
سریالها باید آنقدر کشش روایی داشته باشند که مخاطب را ترغیب کنند چندین قسمت را بدون توقف تماشا کند. این فشار میتواند باعث شود ریتم روایت سریعتر از حد معمول شود یا قسمتهایی صرفاً برای پُر کردن زمان در داستان گنجانده شوند.
علاوه بر این، نبود فاصله زمانی بین اپیزودها فرصت مخاطبان برای تفکر، تحلیل و پیشبینی ادامه داستان را کاهش میدهد، که ممکن است از ماندگاری و تأثیر احساسی داستان بکاهد.
-
تغییر مدلهای درآمدی
برخلاف سیستم سنتی تلویزیون که موفقیت برنامهها را بر اساس تبلیغات و رتبهبندی هر قسمت میسنجید، سرویسهای استریمینگ عمدتاً بر مدلهای اشتراکی متکی هستند. این تغییر، معیارهای سنجش موفقیت را دگرگون کرده و بر نوع داستانهایی که چراغ سبز دریافت میکنند تأثیر گذاشته است.
سریالهایی که آغاز قدرتمندی ندارند اما در طول زمان میتوانند مخاطب وفادار جذب کنند، در این سیستم با ریسک لغو زودهنگام مواجهاند. چون پلتفرمها معمولاً به دادههای تماشای اولیه وابسته هستند، سریالهایی که رشد تدریجی دارند، فرصت کمتری برای ادامه پیدا میکنند.
-
کاهش دامنه توجه مخاطبان
در عصر استریمینگ، بینندگان با حجم بیپایانی از گزینههای تماشا روبهرو هستند، که این باعث کاهش تمرکز و صبر آنها برای دنبال کردن داستانها شده است. این موضوع فشار زیادی بر نویسندگان و سازندگان محتوا وارد میکند تا از همان لحظات ابتدایی، مخاطب را جذب کرده و او را درگیر نگه دارند. در نتیجه، ساختار روایی بسیاری از داستانها تغییر کرده است و شاهد تأکید بیشتر بر شروعهای پرقدرت و روایتهای پرشتاب هستیم.
اگرچه این سبک میتواند داستانها را هیجانانگیزتر کند، اما گاهی به قیمت کاهش عمق شخصیتها و از دست رفتن فرصتهای پرداخت دقیقتر به داستان تمام میشود.
-
کیفیت در برابر کمیت
با افزایش تقاضا برای محتوای جدید در پلتفرمهای استریمینگ، خطر اولویت یافتن کمیت بر کیفیت همواره وجود دارد.
فشار برای تولید سریع و مداوم محتوا میتواند به افت کیفیت داستانسرایی منجر شود، جایی که عمق و ظرافت روایی در برابر برنامههای فشرده تولید قربانی میشود. در چنین شرایطی، برخی آثار ممکن است صرفاً برای پُر کردن فهرست پخش پلتفرمها ساخته شوند، بدون اینکه فرصت کافی برای پرداخت دقیقتر به داستان و شخصیتها داشته باشند.
-
خلاقیت دادهمحور